
تو میدانی از مرگ نمترسم،
فقط، حیف است،
هزار سال بخوابم و خواب تو را نبینم
* * *
گرمایی بوده ام همیشه ولی بین خودمان بماند ،
سرمایی میشوم …
وقتی پای آغوش تو در میان باشد …
* * *
عــشــق مــن ! بیا !
قـــول می دهم که : قایقت شوم ؛
تـــو فقط بادبانم باش ! …
بـــگذار هر چه حرف پشت سرمانم می زنند ،
باد هوا شود ؛ و دورمان کند از این آدم ها … !
مثل نگه داشتن يک بادبادک در باد داشتنت کار دشواري است تو برو من سر به هوا هم به دنبال تو به باد خواهم رفت ...
* * *
اين سكوت سنگين تو
سر به سرم مى گذارد...
ادامه اش بدهى،
عاشق تر مى شوم!!!
* * *
صداي گــام هاي تــــــو
ضربــان زندگـي من است
بـا من راه بيا با تو تشنــه ي زنده بودنـم ..
.: Weblog Themes By Pichak :.